ابیانه

گوهر سبزی در دل کویر

ابیانه

گوهر سبزی در دل کویر

خوش آمدید
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

روابط مردم

پنجشنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۰۰ ق.ظ

روابط سنتی در ابیانه:

 به حدی بوده است که اگر اشخاص بنا به دلایل مختلف از محل سکونت خود به محل دیگری نقل مکان می کردند در هر صورت این خانواده خود را طابع محل قبلی خود می دانست ونه تنها در مراسم مذهبی و حتی از حمام و مسجد محل قبلی استفاده می کردند تا حدی که در نسل های بعدی هم این عمل ادامه داشت این مردم به محل های خود وفادار بودند و متعصب چه رسد به روستای خود.
پسوند تمام نام های خانوادگی آنها ابیانه است و این جزء افتخارات و به نوعی عشق آنها را به ابیانه ثابت می کند خانه های خود را به غیر نمی فروشند و به مانند فرهنگشان از آن محافظت می کنند ولی تعدادشان در روستا رو به کاهش است و فرزندانشان به شهرهای بزرگ و خارج از کشور رفته اند، اما وقتی برای بازدید و تجدید خاطرات به ابیانه باز می گردند گویی نه پایتخت را می شناسند ونه اروپا را به سرعت ابیانه ای می شوند و لحجه و فرهنگ همه اش ابیانه ای.



بافت اجتماعی و سنتی ابیانه را می توان به دو طبقه تقسیم بندی کرد:

اولین طبقه:

با نام ارباب که شامل زمین داران عمده می باشد که این گونه افراد نسبتاً از موقعیت خاصی برخوردار بوده و در حل وفصل امور بین مردم نقش داشتند وحالت ریش سفیدی بین آنها داشتند وگاهاً از امتیازات خاصی برخوردار میشدند برای نمونه فقط زنان این افراد حق استفاده از زیور آلات مانند گوشواره وغیره را داشته اند وطبقه دیگر با عنوان رعیت چنین حقی نداشته وحتی توبیخ وتنبیه هم در کار بوده است.
دومین طبقه رعیت که شامل خورده مالکین بوده است که دارای املاک نسبتاً کمتری بوده است لازم به ذکر است در ابیانه کسی رعیت کسی نبوده نبوده و ملاک ارباب ورعیتی فقط مقدار زمین و املاک بوده است.
در ابیانه روابط اجتماعی بین ارباب ورعیت بسیار دوستانه و بدون حس برتری دنبال میشده است و بین آنها زندگی مسالمت آمیزی حکمفرما بوده است وحتی با وضع خوب اقتصادی عده ای از آنها به زندگی تجملاتی وتشریفاتی روی نیاوردند هر چند این تشریفات گاه گاهی در زندگی اربابی روسوخ کرده اما تداوم نداشته است یکی از عمده ترین عوامل بقای ابیانه و استحکام این روستا در طول تاریخ خود کیفیت نظام حاکم در این روستا و ایمان واعتقاد افراد جامعه آن به نظام و دستورات حاکم واجرای دقیق آن توسط افراد در طی دوران های مختلف با وجود مشکلات وتحولات تاریخی روستا بوده است.
وجود انسان های امین و مسئولیت پذیر که اماکن عمومی از جمله حمام وآسیاب را به آنها واگذار می کردند و از اجاره بهای این آسیاب ها و اماکن عمومی و گاهاً برداشت محصول از سحرا که از اراضی عمومی مردم روستا به شمار می آمده است برای مسارف عمومی خود و روستا هزینه میشده است و در صورت کسری بودجه از یکایک خانوارهای روستا اخذ میشده است،برای نمونه اگر حمام احتیاج به تعمیر داشته است با آمدن معمار و پرداخت هزینه کار را انجام داده و هزینه پذیرایی از معمار که معمولاً از اصفهان یا کرمان می آوردند به عهده ارباب بوده است.
پرداخت ها در ابیانه بیشتر به صورت غیر نقدی و کمتر نقدی بوده است برای نمونه پرداخت بهای حمام از طرف خانوم ها یک قرص نان بوده که مورد مشابه آن را در نیاسر یک تخم مرغ بوده و از سوی مردان مقداری از محصول گندم بر اساس توانایی های اقتصادی افراد پرداخت میشده است مردم ابیانه را انسانهایی ذاتاً قانع وصرفه جو می دانند چون در گذشته های دور به علت کم بودن زمین زراعتی مقداری از آذوقه خود را ازخارج محدوده خود تأمین می کردند و خود به خود مجبور به صرفه جویی میشدند واین پایه شیوه زندگی در ابیانه بوده که تا به امروز هم ادامه دارد.
آنها به اتکاء روح قناعت وصرفه جویی وفکر اقتصادی بالای خود خیلی زود رونق اقتصادی را در ابیانه پایه ریزی کردند و صاحب زمین های فراوان در اطراف ابیانه و حتی دوردست تا شعاع ۵۰ کیلومتر شدند این قدرن اقتصادی باعث شد تا آنها بتوانند روستای خود را سراسامان بدهند و حتی در سال ۴۷۷۷ هجری قمری برای برپایی مسجد جامع خود از اصفهان معمار وهنرمند به داخل روستا آورده و هزینه ماه ها دستمزد و پذیرایی این هنرمندان را بدون هیچ دق دقه ای تأمین کنند.
شاید به نوعی امروزه روح قناعت وصرفه جویی در ایران را در اصفهان ببینیم اما لازم به ذکر است که بدانیم ابن بطوطه در سفرنامه خود بیان داشته است که در سفر خود که از شوش ولرستان شروع وبه اصفهان رسیده به وضوح این مردم را انسان هایی بس دست ودلباز معرفی کرده که حتی در مهمانی کردن افراد به منزلشان از یکدیگر سبقت می گرفتند و این یک افتخار بوده است و این درست مقارن بوده است با دوران رونق اقتصادی ابیانه که متأثر از روح صرفه جویی وقناعت این مردم که احتمال می رود این فرهنگ از ابیانه به دیگر نقاط از جمله کاشان واصفهان کشانده شده باشد حفظ رعایت بهداشت در ابیانه یکی از نکات قابل تعمل در فرهنگ غنی این مردم می باشد کنترل تعداد فرزندان از دیر باز مورد توجه آنان بوده و تعداد فرزندان از دو تا سه فرزند تجاوز نمی کرده و خانوادهایی با فرزندان زیاد حتی مورد تمسخر قرار می گرفتند در ابیانه دعوا ومشاجره کمتر به برخوردهای فیزیکی کشانیده میشده است در صورت منازعه و نبوده تفاهم بین طرفین هر دو طرف دعوا به شهرهای کاشان یا اصفهان رفته ودر حضور قاضی مشکلات و سوء تفاهمات را برطرف و بعد از آن به صورت کاملاً دوستانه برای صرف ناهار وغذا به خلانه یکی از دو طرف مشاجره رفته و رفع کدورت می کردند که در نوع خودش این عمل زبانزد مردم کاشان واصفهان بوده است این فرهنگ بالای ابیانه را در دیگر نقاط کشور کمتر مشاهده می کنیم و در نوع خود کم نظیر است.
لازم به ذکر است در مسلمان شده مردم ابیانه شبهخاتی وجود دارد که شاید ناشی از سنت ها ونوع لباس و زبان کهن آنها عده ای را به اشتباه انداخته این مردم بعد رسوخ دین مبین اسلام به ایران خیلی دیرتر از جاهای دیگر مسلمان شدند و تا مدتها زرشتی باقی ماندند ظاهراً این نظریه معقول به نظر می رسد که چون ابیانه در استفاده از فرهنگ های بیگانه زیاد از خود علاقه نشان نمیداده این تعبیر صحیح به نظر می رسد ولی تاریخ بنای مسجد جامع در سال ۴۷۷ هجری قمری و ذکر بانیان مسجد وعناوین والغاب جا افتاده مذهبی و وجود روح مذهبی وعمیقی که در این مردم مشاهده می شود خط بطلانی بر این ادعا است.

  • مرضییه امینی ابیانه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی